آنقدر اصرار کرد تا آخر سر، وقت ملاقاتی برای او ترتیب دادم. روز ملاقات نیمساعت زودتر آمد. چند دقیقهای بیشتر نگذشته بود که بلند شد برود. گفتم: « تشریف داشته باشید، آقا الان کارشان تمام میشود». گفت: «نه، من میروم». خیلی ناراحت شدم که حالا من باید تقاضا کنم تا با آقا دیدار کند! جلوی در که رسید، گفت: «فکر کنم شما ناراحت شدید. اما اجازه بدهید دلیل رفتنم را بگویم. راستش من یک خانه خوبِ دو طبقه دارم؛ ولی همسرم اصرار دارد که خانه مناسب نیست و باید تغییرش بدهم. آمده بودم از آقا درباره مبالغی که نزدم هست، اجازه بگیرم تا آن را صرف بازسازی خانه کنم؛ اما حالا که زندگی ساده آقا را میبینم، اصلاً رویم نمیشود چنین قضیهای را مطرح کنم». خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیتالله بهجت (قدس سره)
برای خرید نسخه الکترونیک، اینجـا را کلیک کنید.
آیتالله بهجت: مراجعه به تَراجم (شرح حال) علمای سلَف (گذشته)، بهمنزلۀ مراجعه به کتابهای معتبر اخلاقی است. هرکس که طالب تهذیب و ترقّی در امور معنوی است و میخواهد از زندگی و عمر خود چیزی استفاده کند، شایسته است به شرح احوال آنها نگاه کند؛ که چه کارها میکردند.
آشنایان و نزدیکان حضرت آیتالله بهجت، کرامت ایشان را نه در شفای مریض و اطلاع از غیب و طیّالارض و موت اختیاری، که با وجود همۀ اینها، در سخنان حکیمانه و رفتار روزمرۀ ایشان میدانستند. او بهراستی مصداق کاملی بود از «کُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِغَیْرِ اَلْسِنَتِکُمْ؛ با رفتار خود، دعوتکننده [بهسوی دین] باشید.»
از آنجاکه قالب و سبک داستان کوتاه، ساده، روان و کوتاه است، مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیتالله بهجت با بهرهگیری گزارشها و مصاحبههایی که از اطرافیان ایشان، تهیه و سپس پیادهسازی، نمایهزنی و دستهبندی شده بود، برای انتقال شیوههای رفتاری و معارفی است که در رفتار ساده و صادقانۀ این عارف روشنضمیر نمود یافته بود، آنها را برای بازنویسی به دست نویسندگان متعهد و مجرّب سپرد تا این خاطرات را در قالب داستان کوتاه بازنویسی کنند.
در بازنویسی این خاطرات سعی شد آن احساس و فضایی که گوینده در آن قرار داشت، بدون تغییر منتقل شود. امید آنکه خداوند متعال از کاستیهای ما چشم پوشد و ما را در سایۀ لطف و رحمت بیپایان خود قرار دهد.
دیدگاه خود را بنویسید